اى حسين!
تو كيستى؟
كه نامت هالهاى از غم به همراه دارد و داستانت به چشمها اشك مىدهد.
و ماه محرمت چهره حيات ميليونها مرد و زن را تغيير ميدهد.
تو كيستى؟
كه آيين ظلم را در هم كوبيدى و ستم ستمگر را منفور بشريت ساختى
و مكتبي بزرگ و جاودانى را پايهگذاري کردي.
مکتبي که درس عشق ميدهد؛ راه و رسم فداکاري ميآموزد
و از خود گذشتگي و جانبازي را تعليم مىدهد.
مگر نه اينست كه تو براى نجات انسانها بپا خواستى؛ خود و خاندان گراميت را فدا نمودى؛ فرزندان
بزرگ و كوچکت را به استقبال مرگ فرستادى و اينها همه را براى نجات بشريت انجام دادى.
براى نجات مسلمين و اسلام.
خواستى تا زنجير عبوديت يزيد را از گردن مردم بردارى و در اين راه زنجير اسارت را بگردن فرزندانت
پذيرا شدى.
خواستى تا شمشر ظالمانه يزيد را از حلقوم رنجديدگان بردارى و در اين راه شمشيرهاى بران را
بجان خود و يارانت خريدى.
خواستى تا تشنگان عدالت را سيراب سازي و در اين راه خود لب تشنه و جگر سوخته جان دادي.
اي حسين!
بشريت فداى تو باد كه خود را فداى بشريت ساختى.