• وبلاگ : رهروان كوي عشق
  • يادداشت : مامان و باباي قهرمانم ....
  • نظرات : 13 خصوصي ، 77 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يا ثارالله 

    جبهه، اي سرزمين بي‌بي خميده، سرزميني که آبت از چشمان آن يگانه دردانه عالم سرچشمه گرفته و بسيجي‌هايت با لالايي و قصه غم و غربت و دوري و چشماني کبود و دستي نيلي و ... به خواب مي‌رفتند.

    مي‌بيني جبهه! تو هم مانند رقيه (س)‌ غريبي و مانند علي (ع) تنهايي و مانند حسن (ع) غربت را چشيده‌اي. خدايا مي‌شنوم! آري مي‌شنوم! اين صداي زمزمه‌ي کيست که اين قدر جانسوزانه طلب حلاليت مي‌کند و فرياد مي‌زند:

    «انا مجنون الحسين» و هربار صدايش استوارتر و جانسوزانه‌تر از قبل است.

    چه زيبا قرآن را مي‌خواند و چه دلربا آيات حق را زمزمه مي‌کند، طوري مي‌خواند که گويا اين آيات بر جانش نفوذ کرده‌اند و آنقدر عظيم است که او را جذب کرده. ‌فرشتگان را ببين که بر او سجده مي‌کنند و بالهايشان را پهن کرده‌اند و با شهپرهايشان سايباني ايجاد کرده‌اند. خداي من پس اين فرشتگان در صحراي کربلا چه کردند.

    آري اينجا جبهه است، جبهه يعني بهشت خدا بر روي زمين.

    التماس دعا