آموزش پیرایش مردانه اورجینال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ مهرانه 
مردي را مي‌شناسم که وقتي در حال انجام طواف مستحبي بود و شيعه‌اي از او درخواست کمک کرد، طواف را رها و براي رفع نياز برادر مؤمنش او را همراهي کرد.

کريمي را مي‌شناسم که دوبار، تمام دارايي و سه‌بار نيمي از دارايي‌اش را بخشيد. مظلومي را مي‌شناسم که «مُعِزُّالمُؤمِنين» بود، اما شيعيانِ خودش به او «مُذِل‌ُّالمُؤمِنين» مي‌گفتند.

غريبي را مي‌شناسم که همسرش در خانه? خودش به او زهر خوراند و مسمومش کرد، اما چيزي که جگر او را سوزاند، زهر نبود؛ سال‌ها بود که جگرش سوخته بود…

آن وقتي در کودکي خانه‌شان را به آتش کشيدند و داغ مادر را بر دلش گذاشتند، آن وقتي که در جواني، مظلوميت و خانه‌نشيني پدر را نظاره‌گر بود، آن وقتي که جلوي چشمانش، روي منبر مي‌رفتند و پدرش را لعن مي‌کردند و همان وقتي که در تمام اين مدت، بسياري از شيعيان بي‌تفاوت بودند و امام زمانشان را ياري نمي‌کردند...

در تمام اين مدت جگرش پاره‌پاره شد. ‌شايد زهر تسکيني بود بر دردهايش...

شهادت امام حسن مجتبي(ع) به امام زمان و تمام شيعيان تسليت باد.