سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رهروان کوی عشق

شهدای کازرون ثامن تم بچه های آسمانی بچه های آسمانی اوقات شرعی یزد محل لوگوی شما محل لوگوی شما

گناه من این است که دنبال حقیقت عشق نمی دوم. نشسته ام منتظر کسی که بیاید و از حقیقت پرده بردارد....
گناه من این است که دنیام خالی شده از شما، تنها یادی که از شماها می کنم نام کوچه مان است که کلمه شهید را از اول آن حذف می کنم!!
گناه من این است که به زیارت گلزار شهدا ایمان ندارم.
گناه من این است که درگیر زمانه خویش شده ام. درگیر گناه های زمان و بی قیدی های خودم.
گناه من این است که دیگر با دیدن گناه دیگران سرم را پایین نمی اندازم و چشم نمی پوشم از آنها. بلکه با این مردم و گناهانشان زنده گی می کنم.
به دروغ هایشان و جلوه نمایی شان عادت کرده ام. دیگر قبح دروغ را با دروغ مصلحتی ریخته ایم. قبح ربا را با خواب پول و سود پول ریخته ایم. قبح بی حجابی را با تمیزی و مرتبی و با کلاسی ریخته ایم.
در این زمانه دیگر با حجاب بودن خجالت دارد. ربا نگرفتن مصادف می شود با بدبختی، دروغ نگفتن یعنی حماقت...
گناه من این است که به  گناه عادت کرده ام.

نظر یه دوست و همکار



برچسب‌ها: بی حجابیگناهریا
| سه شنبه 92/3/28 | | 12:0 صبح | | احمد اکرمی |

برای شهید علی تشکری

هنوز صدای ناله های جانسوزش در گوشم طنین انداز است.دیگه بچه ها دست گرفته بودند هر وقت علی رو گریان می دیدند می گفتند باز هم رسیدی به ایاک نعبد!سر دسته گریه کننده ها همیشه علی تشکری بود .نی زارهای جزیره مجنون اگر زبان داشتند برایمان می گفتند که وقتی علی قایق رو تنهایی برمی داشت و به میان نی ها می رفت چه می کرد !اگر چه بچه های غواص او را دیده بودند همه شان موقع تعریف کردن حالت عادی خودشون رو از دست می دادند علی چه حالی داشته نمی دانم. وقتی ترکش نارنجک به قلبش می خورد بلند فریاد می زند یا مهدی(عج).محمد سرش رو بلند می کند که بگذارد روی پایش ،علی با خنده می گوید :سرم را ول کن بگذار آقا سرم را بغل بگیرد.وبا لبخندی و چشمانی دوخته شده به افق چشمانی سرشار از محبت و شوق علی هم پرواز کرد. ای کاش ما هم صدای پای اسبان آقا را می شنیدیم .

خاطرات سید محمد انجوی نژاد،کانون رهپویان وصال،شیراز.



برچسب‌ها: علی تشکریجزیره مجنون
| شنبه 89/3/22 | | 11:57 صبح | | احمد اکرمی |





بازدید امروز: 24
بازدید دیروز: 21
کل بازدیدها: 333590