سلام
دلي داشت همواره درياترين
دلي مثل ساحل شكيبا ترين
دعا كرده بود از زمين بگذرد
از اين انزوايي ترين بگذرد
از اينجا كه بوي كسالت دهد
تو را با تب خويش عادت دهد
زمين چيست ؟گور فراموشي لست
پر از اسكلتهاي خاموشي است
پر از اسكلتها پر از گورها
پر از نقبها موشها مورها ...
... رها بود همت زميني نبود
در انديشه خوشه چيني نبود
دعا كرده بود از زمين بگذرد
از اين انزوايي ترين بگذرد
... كمن كسايي كه به دركي(حتي اگر ناچيز) از شهيد همت رسيده باشن اما عاشق نشده باشن.
من دنبال وبلاگهايي مثه وبلاگ شمام .خواهش ميكنم آپ كردي خبرم كن.