واسه خداي مهربونم ...
در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
به آن اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم
به وقت صبح قيامت كه سر زخاك بر آرم
به گفتگوي تو خيزم به جستجوي تو باشم
حديث روضه نگويم گل بهشت نبويم
جمال حور نجويم دوان به سوي تو باشم
مي بهشت ننوشم زدست ساقي رضوان
مرا به باده چه حاجت كه مست روي تو باشم
سعدي