• وبلاگ : رهروان كوي عشق
  • يادداشت : مامان و باباي قهرمانم ....
  • نظرات : 13 خصوصي ، 77 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يا ثارالله 

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خداوند ميان خارهاي بيابان جاي کوچکي قرار ميدهد.

    اين مکان براي چيست؟....

    براي زيباترين گل که زيبايي آن در ميان خارها دو چندان شود. گلي که زود تمام بيابان را ميگرفت. گلي که به دست آخرين فرستاده‌اش در زمين قرار گيرد ...

    گلي که با ناله‌هاي شبانه آبياري مي‌شود. با غصه‌ي سيلي‌هايي که به صورت فاطمه ميخورد، با خون فرق شکافته شده‌ي علي، با رشادت‌هاي حسن و حسين، با خون حسين، با داغ سينه‌ي سوخته‌ي فاطمه، با غصه‌ي سيلي‌هايي که به صورت فاطمه مي‌خورد، با غصه‌ي سيلي‌هايي که به صورت فاطمه مي‌خورد، با غصه‌ي سيلي‌هايي که به صورت فاطمه مي‌خورد .....

    با ناله‌هاي زينب، با تشنگي حسين .

    ابراهيم پسرش را در راه خدا قرباني کرد اما حسين همه‌ي خانواده‌اش را، همه‌ي پسرانش را قرباني مي‌کند تا اسلام را زنده نگه دارد. فاطمه سيلي مي‌خورد تا اسلام زنده بماند. طفل شيرخواره تشنه مي‌ماند تا امروز اسلام در ميان ما زنده بماند.

    و چه زيباست اين گل.

    گلي که ما براي آن همت داديم، جهان آرا، زين‌الدين، باکري، آويني و باقري داديم .

    مي‌روم تا انتقام سيلي زهرا بگيرم ...